مرد مفرد

دغدغه‌های یک بسیجی واقعی

مرد مفرد

دغدغه‌های یک بسیجی واقعی

عکس‌نوشته: پیرمرد و زندگی

پنجشنبه, ۲۲ شهریور ۱۳۹۷، ۱۰:۱۴ ق.ظ
به سال‌های جوانیش فکر می‌کند؛ به مسیری که تا به امروز طی کرده...و به مسیری که در پیش رو دارد.
نمی‌دانم! شاید به دستانش نگاه می‌کند و می‌گوید من همان آدم هفتاد سال پیش هستم، فقط کمی پیر شده‌ام! روحم همان هست که بود؛ فقط شاید دارم به خدا نزدیک‌تر می‌شوم.
شاید به فرصت‌هایی که از دست داد و یا از آنها استفاده کرد، فکر می‌کند؛
شاید هم به فرزندانی که با همه زحمت‌هایی که برایشان کشید، از او دور هستند: به خاطر بی‌عاطفگی و یا جبر روزگار چه فرقی می‌کند؟ دلش تنگ فرزندانش است.
شاید هم به عشق اول و آخر زندگیش می‌اندیشد که دیگر کنارش نیست و تنها دلخوشیش، شب‌های جمعه‌ای است که به کنار مزارش می‌رود و کمی آرام می‌گیرد.
هر چه به چهرۀ این پیرمرد نگاه می‌کنم، حس احترامم بیشتر و بیشتر می‌شود.
انگار با چشمان و آن عینکش فریاد می‌زند: قدر جوانی و زندگی را بدان که چون برود، دیگر برنمی‌گردد!
راستی! انگار آهسته در گوشم نجوا می‌کند که: فلانی! برای سفر طولانی توشه‌ای جمع کرده‌ای؟

عکس نوشت
  • مرد مُفرد

نظرات (۵)

خب دارم سعیم رو میکنم (:
وقتی میبینم توشه ای باارزش ندارم به هیچ می رسم
پاسخ:
خب با ارزشش کنید!!!
من که هر روز به اون سوال فکر می کنم و به هیچی میرسم...!
پاسخ:
چطور به هیچ می‌رسید؟
چقدر حس متن و عکس خوب بود :)
عکاس عکس هم خودتونید؟ 
پاسخ:
ممنونم؛ خیر.
سلام‌علیکم
قابل‌تأمل بود. انگار به همه‌ی ما می‌گوید: «برای سفر ... ؟»
واقعاً طولانی است؟

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
مرد مفرد

در دایره ٔ ملک تویی نقطه ٔ مفرد
ره نیست در این دایره همتا و قرین را

عاشق نوشتن هستم؛
یک بلاگفایی سابق!
با بیش از 20سال تجربه!!
اینجانی مکانی است که دغدغه‌هایم و آنچه را که احساس می‌کنم شاید برای دیگران مفید باشد، ماندگار می‌کنم.
از توجهتان متشکرم.