کوروش و اعتقادات ما
دوشنبه, ۷ آبان ۱۳۹۷، ۰۷:۱۴ ق.ظ
کوروش یک پادشاهی جهانی را شکل داد که در طول تاریخ بیمانند است، قلمرویی که به گونهای که آن را نه در گذشته داشتهایم و نه در آینده مانند آن را خواهیم داشت. حتی پس از کوروش بسیاری از پادشاهان قصد تقلید از وی را داشتند، مانند اسکندر که ابایی نداشت لباس هخامنشی بپوشد. او علاوه بر خودش به سربازانش نیز دستور داد با زنهای ایرانی ازدواج کنند تا فرهنگ ایرانی - یونانی به فرزندانشان منتقل شود.
کوروش خود را برای همیشه در تاریخ ایران و جهان جاودانه کرد. او با نوشتن حقوق منشور کوروش، پس از پیروزی بر «نبونعید» و تصرف بابل، آن را یک سند و شاهد تاریخی پرارزش در سطح دنیا کرد، به گونهای که در سال ۱۹۷۱، سازمان ملل متحد منشور حقوق بشر کوروش را به همهی زبانهای رسمی کشورهای عضو سازمان منتشر کرد و بدلی از این استوانه را در مقر سازمان ملل در شهر نیویورک قرار داد.
از جمله بزرگانی که معتقدند ذوالقرنین یادشده در قرآن و مسیح عهد عتیق هر دو به کوروش هخامنشی برمیگردد، میتوان به «علامه طباطبایی» در تفسیرالمیزان، «آیتالله العظمی ناصر مکارم شیرازی»، ترجمه تفسیر سوره کهف از باستانی پاریزی، مولانا «ابوالکلام آزاد»، مفسر بزرگ قرآن و وزیر فرهنگ هند در زمان گاندی در تفسیرالبیان، و 10 نفر از مفسران بزرگ قرآن در تفسیر نمونه (مانند قرائتی، امامی، آشتیانی، حسنی، شجاعی، عبدالهی و محمدی، دکتر علی شریعتی در کتاب بازشناسی هویت ایرانی اسلامی، صدر بلاغی در قصص قرآن، آیتالله «سید محمد فقیه» استاد اخلاق و حافظ کل قرآن و نماینده مجلس خبرگان دوم، استاد محیط طباطبایی و حجهالاسلام شهید هاشمینژاد اشاره کرد.
به عنوان مثال باستانی پاریزی، عضو هیات علمی دائرهالمعارف بزرگ اسلامی پیشتر در اینباره گفته است: در تورات، کوروش به صورت اسم کوروش آمده است. ما در کتب تاریخی خودمان آن را به صورت "کیروش" نوشتیم که درست هم است. وی با بیان اینکه تنها تصویری که از کوروش باقی مانده تصویر برجستهای در پاسارگاد است، ادامه داد: بر روی آن تصویر نام «کوروش» نوشته نشده است، اما نقاشی از دورهی صفویه داریم که این تصویر را کشیده و بالای آن سه خط به خط میخی نوشته شده «من کوروش پادشاه هخامنشی هستم»، ولی آن نوشته الان وجود ندارد.
باستانی پاریزی با بیان اینکه 60 سال پیش کتاب مذکور را ترجمه کرده است، افزود: انعکاس این مسئله در جامعه روحانیت ایران بسیار مهم است که اسم یک ایرانی آریایی در قرآن آمده باشد. این از نظر جامعهی ما ایرانیها خیلی حرف است. این استاد برجستهی تاریخ اظهار کرد: اولینبار یک ایرانی قرآن را ترجمه و در تبریز چاپ کرده که این نکته را در مورد «کوروش» و «ذوالقرنین» قبول کرده است. بار دوم مرحوم تابنده گنابادی کتابی تحت عنوان «سه داستان اساطیری در قرآن» به چاپ رسانده که بر همین مسئله تاکید کرده است. مرحوم علامه طباطبایی هم در کتابشان منعکس کردهاند که با استدلالهایی که ابوکلام آزاد کرده است تا دلیل دیگری بر رد آن پیدا نکنیم آن را قبول میکنم.
- ۹۷/۰۸/۰۷