۱۶شهریور: روز وبلاگ نویسی فارسی
دوشنبه, ۱۲ شهریور ۱۳۹۷، ۱۰:۳۲ ق.ظ
در پاسخ به دعوت و احترام به چالش "روز وبلاگستان فارسی"
پیش نوشت: پاسخ دادن به این سؤالات فضایی بسیار بیشتر از این مجال میطلبید و البته چه زیباتر بود که حضوری دربارۀ این سؤالات صحبت میشد. این پاسخها شاید تنها 10% از آنچه که در صحبتهای حضوری میتوان به آن پرداخت را نشان میدهد.
در هر حال اول از همه به احترام یک وبلاگنویس فعال و در درجۀ بعدی احترام به روز وبلاگستان فارسی، وقتم را برای این پست صرف نمودم.
مانند دفعۀ گذشته، عزیزی را دعوت به این چالش نمیکنم تا در رودربایستی قرار نگیرد!
اما هر کدام از عزیزانی که وبلاگ مرد مفرد را دنبال میکنند و تمایل داشتند پاسخ به این سؤالات را برای زنده نگه داشتن هرچه بیشتر وبلاگستان فارسی منتشر کنند، من را بیخبر نگذارند.
متشکرم.
۱. وبلاگ نویسی رو چطوری و از چه زمانی شروع کردین. از حال اولین پستتون بگین و اگر میدونین روزش رو هم بنویسین. حال و هوای اون روزها رو بگین.
وبلاگ نوشتن را به پیشنهاد دوست همدانشگاهیم در اسفند1384 شروع کردم و قبل از آن نوشتن را با دفتر خاطرات و مرکز آفرینشهای ادبی کودکان و نوجوانان تجربه کرده بودم. اولین پست حس خوبی به من داد از این جهت که همانند خیلی سایتهای معروف و یا خبرگزاریها، یک صفحه از خودم داشتم و یا حداقل، این احساس را داشتم که مالک یک صفحه هستم که میتوانم آنچه را میخواهم در آن بنویسم و دیگران ببینند. میل به دیده شدن را خیلی خوب برآورده کرد و هنوز هم میکند:
کدام انسانی است که از دیده شدن و مورد توجه قرار گرفتن بدش بیاید؟ البته بدون در نظر گرفتن استثناءها و یا موارد مربوط به مذهب و اعتقادات خاص!
۲. وبلاگ نویسی آیا چهارچوب خاصی داره؟ آیا باید به یک قواعدی پایبند بود یا خیر؟ نظرتون رو بگین.
به نظر من چارچوب خاصی ندارد. این نویسنده هست که میتواند به آن چارچوب بدهد یا ندهد؛ و متناسب با این چارچوب، نتیجه دلخواهش را میگیرد. پایبندی به یک قواعد خاص اجباری ندارد، اما قطعاً به نتیجه گرفتن متناسبتر با دغدغۀ یک وبلاگ نویس کمک فراوانی میکند.
۳. مخاطب هدف شما معمولا کیه؟ برای کی می نویسین؟ (مخاطب خاص منظورم نیست. خوانندگان وبلاگ منظورمه.برای کدام دسته از خوانندگان می نویسین)
سؤال اشکال دارد و مبهم است...؟!
۴. وضعیت فعلی وبلاگستان رو چطور می بینین؟
اصلاً خوب نیست و به اعتقاد من افراد دارای چارچوب و قاعده بسیار انگشتشمارند. سرویسدهندگان وبلاگ متأسفانه هیچ فرقی بین نویسندگان و تولیدکنندگان محتوای اصیل با دیگر وبلاگها قائل نمیشوند و بیشتر به دنبال افزایش مشترکین خود هستند!
سرویس دهندگان وبلاگ، متأسفانه متأسفانه به کامنتهای پرمحتوا و باارزش اهمیتی نمیدهند و یک کامنت تبلیغاتی یا هرز، تفاوتی با کامنت نشأت گرفته از تفکر و صرف زمان ندارد؛ و این بسیار تأسفانگیز است.
وبلاگها با تغییرات روز ارتباطات بسیار سخت منطبق شدند و... بسیاری از دلایل دیگر که باعث شد به رکود برسد.
۵. فکر می کنین برای جلوگیری از کپی کردن چکار میشه کرد؟ آیا مشکلی با کپی شدن دارین؟
تکنیکهای فراوانی دارد که کد گذاشتن یکی از آنهاست. اما وبی که دغدغههای اجتماعی و ارزشهایی را منتشر میکند، معمولاً نباید از اینکه مطلبش کپی و در جای دیگر منتشر میشود بدش بیاید، چون اساساً هدفش مادی نبوده و نیست.
من در این که غیرتخصصی مینویسم، مشکلی با کپی شدن ندارم.
۶. آیا شبکه های اجتماعی دشمن وبلاگ نویسی ان؟ به نظر شما چه تأثیری روی وبلاگ داشته؟
به اعتقاد من خیر، چون هر سرویسدهندهای به دنبال بازاریابی و فروش بیشتر خدمات و یا محصولات خود است.
شبکههای اجتماعی سرعت دیده شدن افراد را بیشتر کردند و در نتیجه محبوبتر شدند.
البته سرعت با عمیق بودن متفاوت است!
۷. وبلاگ نویسی چه اثری روی زندگی شخصی تون گذاشته؟ بیشتر در موردش بنویسین؟
آرامش نوشتن احساسات و دغدغهها در وبلاگ، لذتی است که همتایی ندارد. از طرف دیگر وبلاگ بهانهای است برای بهتر دیدن محیط پیرامون، اتفاقات و رشد فردی و توسعۀ شخصی.
۸. قدرتمند ترین زمانتون توی وبلاگ نویسی به نظرتون کی بوده و به نظر شما چه چیزی قدرت حساب میاد؟ بر اساس چه مبنایی این فکر رو می کنین؟
سالهای 1385 تا 1390.
به نظر من تسلط روی رخدادها و رویدادها یک قدرت به حساب میآید و مبنای این فکر نیز در نظر گرفتن فواید مثبت این مسأله است. البته فرد قدرتمند در اصل کسی است که در همه حال به خدا توکل کند!
۹. چقدر نظرات وبلاگ و آمارتون براتون مهمه (چه محتوایی چه تعدادی)؟ کامل توضیح بدین.
در فضای وبلاگنویسی فعلی(به خصوص در بیان که در آن فعال هستم.) آمار و تعداد دنبالکنندگان برایم چندان اولویت ندارد. آنچه برایم مهم است، نظرات فعال و مرتبط است.
۱۰. وبلاگ چه چیزی رو به شما داد و چه چیزی ازتون گرفت؟
خیلی چیزها داد، اما یکی از مهمترینهایش آرامش است.
من تصور نمیکنم چیزی را گرفته باشد، چون اساساً در این دنیا تا چیزی ندهی، چیزی به دست نمیآوری!
۱۱. مشکلاتی که سر راه وبلاگ نویسی هست چیه؟
- مشکلات اقتصادی کشور
- آلوده شدن به فضای تبلیغاتی
- دیده نشدن و لحاظ نشدن نظرات و دیدگاههای وبلاگنویسها در بسیاری از عرصههای مهم کشور عزیزمان
- عدم بها دادن سرویس دهندگان وبلاگ نویسی به وبلاگهای فعال و کامنتهای باارزش
- سرعت کم انطباق با رویدادهای روز ارتباطی در فضای اینترنت
- مشخص نبودن دقیق چارچوبهای قانونی و خط قرمزها
- و... موارد بسیار بیشتر از این!
۱۲. جذابیت وبلاگ ها و وبلاگ نویسی توی چیه؟
خیلی موارد هستند، اما یکی از مهمترین آنها، این است که هر وبلاگ، دریچهای به افکار یک انسان است؛ انسانی که مانند او نه به این دنیا آمده و نه به این دنیا خواهد آمد!
۱۳. چی نگه تون داشته که نوشتن وبلاگتون رو ادامه میدین؟
فقط عشق و دیگر هیچ.
۱۴. دوست خوبی از وبلاگ پیدا کردین؟ چقدر باهاش صمیمی شدین؟
هنوز خیر هر چند منظور از دوست خوب گنگ و مبهم است...؟!؟!
۱۵. آرزو و ایده آل شما در وبلاگ و وبلاگ نویسی (چه خودتون چه دنیای وبلاگ نویسی) چیه؟ بنویسین.
یکی از آرزوهای من این است که در کشورم، رسانههای مختلف وبلاگها را به رسمیت بشناسند و به آنها بها دهند و همانند تیترهای یک و خبرهای دسته اول، دغدغههای آنان را برای عموم مردم منتشر نمایند.
و ایدهآلهای دیگری که در این مختصر نمیگنجد!